سفارش تبلیغ
صبا ویژن


شاید آن نقطه ی نورانی چشم گرگان بیابان است

کسی حرفهایت را نمی فهمد

از تمام صبرها و غم هایت

نمام استرس ها و مشغله هایت...

هیچ کس خبر ندارد...

کسی دردهایت را نمی فهمد...

و اندکی به دلگرمی آرامت نمی کند...

و او از میان همه تورا انتخاب کرد...

و عشق....

معجزه ای که سر راهت گذاشت...

او مدتهاست به دنبال تو بود و تو...

مدتها به دنبال او....

و او چه شباهت لطیفی دارد به....

من....


نوشته شده در دوشنبه 91/6/20ساعت 11:5 صبح توسط دریا نظرات ( ) | |

کاش جای اینهمه سایه ها و سرابها

رد پای تو بود....

حتی به شوق نبودنت دویدن هم...

حتی به بوی پیراهنت زنده بودن هم...

این سراب را بگیر و آب حیاتم باش....


نوشته شده در دوشنبه 91/6/20ساعت 10:55 صبح توسط دریا نظرات ( ) | |

گیتار من....سیگار!!!!

بامن بیا که به خستگی هایم پکی بزنم...

چندیست آشفتگی روحم را با نیکوتین تو آرام می کنم...

امروز ریه هایم را پر از دود ترانه کن...

سیگار من،گیتار...

 

(یواش گفتم دوستت دارم     واسه اینه که نشنیدی

  بلد نیستم که بد باشم      نگو اینو نفهمیدی...)

 

 


نوشته شده در پنج شنبه 91/4/22ساعت 11:55 صبح توسط دریا نظرات ( ) | |

آبستن شادی بود...

مادر زندگانی ام...

 سیاه بپوش مادر...

جنینت در کیسه ی آب مرد...


نوشته شده در پنج شنبه 91/4/22ساعت 11:48 صبح توسط دریا نظرات ( ) | |

بگو جا ماندنم از جانماندن تقصیر کیست؟؟؟

بپرس!!!!

از من بپرس!!!!

از من که مقصر تمام تقصیرهایم...

از من که مسبب تمام سقوطهایم...

از من بپرس گم شده ات کجاست؟؟؟

روزهای شادی ات کو؟؟؟چه شد؟؟؟

از تو می پرسم؟؟

چرا ساکتی؟

بگو (من) کجاست؟؟؟


نوشته شده در پنج شنبه 91/4/22ساعت 11:45 صبح توسط دریا نظرات ( ) | |

تب های شب های تنهای من....

بیتابی و بیخوابی و بیماری....

این روزها گرفته ام و درگیر...

یک دست...یک دوست...

یک دیوار...

یک خدا در زندگی من کم است...

 


نوشته شده در پنج شنبه 91/4/22ساعت 11:40 صبح توسط دریا نظرات ( ) | |

عزیزم!!!!

همدم تمام لحظه های من....

امشب که عروس شدنت را میبینم

بخند تا نگریم....

در لباس سپید مثل شاپرکهای آزاد...

نرم....لطیف....

مثل همین لباس که به تن داری روزهایت

را سپید میخواهم و شاد...

خوشبخت بشی گل من....


نوشته شده در پنج شنبه 91/4/22ساعت 11:32 صبح توسط دریا نظرات ( ) | |

دستم به قلم نمی رود این روزها....

کسالتی عجیب خوره ی جانم شده....

به وجدانت قسم شاد شادم این روزها....

 


نوشته شده در شنبه 91/3/20ساعت 9:55 صبح توسط دریا نظرات ( ) | |

اسلحه رازهای برادرم را فاش نکرد....

راز آنجا بود که روی دستهای خالی اش

خون هم سنگرش خشکیده بود....


نوشته شده در شنبه 91/2/30ساعت 12:18 عصر توسط دریا نظرات ( ) | |

دستهایت را به من بده...

این دستها را باید قاب طلا گرفت...

هر روز گرد گرفت و

عاشقانه بوسید....

مادرم روزت مبارک....

 


نوشته شده در شنبه 91/2/23ساعت 11:15 صبح توسط دریا نظرات ( ) | |

<      1   2   3   4   5   >>   >

آخرین مطالب
» نوشته های من
نوشته های من
نوشته های من
نوشته های من
نوشته های من
نوشته های من
نوشته های من
نوشته های من
نوشته های من
نوشته های من
نوشته های من
نوشته های من
نوشته های من
نوشته های من
نوشته های من
[همه عناوین(292)][عناوین آرشیوشده]

Design By : RoozGozar.com


someone like you از adele ادله - مرجع کد آهنگ
مرجع کد آهنگ