شاید آن نقطه ی نورانی چشم گرگان بیابان است
من به اعتبار تو از کوه ها گذشتم.... زمستان های سخت را در حرارت حضور تو ذوب کردم.... بی ترسی از انجماد.... من از شاخه های قلب تو تابستان را میوه چیدم.... شیرین....شیرین.... و تو فرهاد تیشه به دست.... فرق ریشه و کوه را ندانستی..... من به اعتبار ساقه ی تو ریشه دوانیدم.....
نوشته شده در جمعه 92/2/27ساعت
12:20 عصر توسط دریا نظرات ( ) | |
Design By : RoozGozar.com |