شاید آن نقطه ی نورانی چشم گرگان بیابان است
نخند!!!!!! حتی برای من.... آنقدر دیوانه ی توام که حتی به خودم هم حسادت می کنم.... کم کم از صحنه می روم مادر!!!! حس بازیگران بد دارم.... نه دلم را گواه ماندن هست.... نه دو پایی که راه بسپارم.... دارم از دست می روم مادر!!!! دارم از دست می روم مادر!!!! دوست دوران کودکی ام از نستراداموس هم پیشگوتر بود.... می گفت نخند! مسواک گران می شود.... حالا نمی خندم و با کرم ها هم زیست شده ام..... می گذرد......... یا در سایه ی نارونی مومن یا رهگذرهای ملحد.... بگذار بمیرد چلچله ای که باید شکار شود.... سلام دوستان. ترانه ای از من با صدای باربد طباطبایی به نام عکس چشمات.... امیدوارم خوشتون بیاد. http://toghyan-music.ru/article7373.html - روبروی آیینه موهایش را شانه می زند... صدای خرد شدن برگهای سفید می آید.... چیزی انگار از صدفهایش سر می خورد.... و لابه لای چین و چروک ها میمیرد.... کوهی که میپنداشتم مرد بود... اما تکیه گاه نبود... و آدمی درست از سمت تکیه گاهش سقوط میکند.... بعضی ها دلشان که برایت تنگ نمی شود هیچ!!!!!!! روز به روز ظرفیت چپاندن افراد جدیدتر و نو های به بازار آمده هم در دلشان بیشتر.... از اینجا به بعد می خواهم به تو وابسته شوم فقط....... تو بعضی های من نباش.... تو گفتی که من باعث درد تو ام.... من که هزار درد دارم... این یکی را هم برای خودم نگه میدارم... تو فقط بخند... نهایتش!!!! دردهای من می شود هزار و یکی.... وقتی زیادی خودت را شیرین میکنی مثل شیرینی خامه ای زود دلم را میزنی.... گاهی کمی قهوه باش... آن هم ترک....
Design By : RoozGozar.com |